وجه تمایز موسیقی این استان از استان های دیگر بدیهه خوانی است . استان آذربایجان غربی به تبع تنوع و ترکیب قومی خود ، دارای انواع مختلف موسیقی بومی نیز هست . موسیقی آذربایجان را می توان به پنج دسته تقسیم کرد : عاشیق ها ، ترانه ملی و مقامی ، موسیقی عزا و مذهبی ، موسیقی کار و تلاش و موسیقی عروسی. اقلیتهای مذهبی، کردها، آذری ها و دیگر اقوام هر یک با توجه به خصوصیات قومی و رفتارهای فرهنگی خود، نوعی از موسیقی خاص خود را به نمایش می گذارند . موسیقی بومی آذری ها در وجود "عاشیقها" خلاصه می شود . موسیقی سنتی آذربایجان ؛ بازتاب مهم ترین وجوه و جوانب زندگی مردم است . درفولکلورموزیکال آذربایجان احوال و روحیات مردم گذشته این دیار با طرز بسیار لطیفی ترنم می شود . غم، شادی ، هجران ، وصال موفقیتها ، شکستها و قهرمانی ها همه و همه دراین گنجینه موزیکال متجلی است . شیوه بدیهه خوانی ، روش نواختن ، اجرا ، آراستگی های ملودیک و داشتن حالات ویژه مخصوص به خود هماهنگی و اسلوب خاص و پختگی و مطلوب بودن صداها از خواص جدایی ناپذیر موسیقی این مرز و بوم است . دستگاه ها و مقام های آذربایجان با داشتن زیر و بمهای به خصوص و حالات لطیف هر کدام گویای دریایی از تحولات درونی مردم هستند. آن ها مانند هزاران مروارید و جواهرات رنگارنگی هستند که به طرز ماهرانه و به صورت مرتب به رشته کشیده شده باشند و خوانندگان بزرگی مانند مصطفی پایان، پروفسور بلبل، حاجی بابا حسین اف ، عالیم قاسم اف و جبارقاریاغدی اوغلی توانستهاند تاکنون مقام های موسیقی آذربایجان را به طوراستادانهای اجرا نمایند . ویژگی و مشخصات موسیقی ملی و سنتی و آذربایجانی در جهات و وجوه مختلفی متجلی می شود . قدیمی ترین آلت موسیقی آذربایجان "ساز" است که یکی ازآلات موسیقی کهن است که قدیمی ها به آن "قوپوز" میگفتند و امروز به "ساز" معروف شده است . عاشقهای آذربایجان از دیرباز"ساز" مینوازند و بعدها کمانچه "دایره" (قاوال) ، "قارانی" ، (کلارینت) "طبل" ، "سرنا" و حتی بعضی سازهای ملل دیگر مانند : ویلن ، قانون و پیانو نیز وارد موسیقی آذربایجان شد که مورد استفاده عاشق ها قرار می گیرد . ترانههای عامیانه ، آوازها و افسانههای حماسی- عشقی و اخلاقی نماینده روح هنری ملت ها و بیان گر تمام احوال و روحیات و در حقیقت صدای درونی هر قومی است .
درباره نوازندگان و خوانندگان سازهای موسیقی منطقه آذربایجان که عاشیق نامیده می شوند، بایستی گفت: عاشق یا عاشیق فردی خوش قریحه ، شیرین بیان ، هنرمند ، خوش صدا و دارای ذوق شاعری است به عبارت دیگرعاشیق هم شعر می سراید ، هم ساز می نوازد هم داستان نقل می کند و هم آواز می خواند .
آهنگهای عاشقی به گفته عاشیقها 72 آهنگ است ولی بعضی ها تا 144 آهنگ نیز گفتهاند که به دستههای حماسی ، عشقی ، اخلاقی اجتماعی، وصف حال و روایت تقسیم می شوند . در بخش حماسی، عاشقها با نواختن آهنگهای تند و مهیج مانند جنگ کوراوغلو ، دبل جنگی ، شاه سئونی و دویمه کرم اشعاری را از زبان قهرمانان آذربایجان میخوانند و شنوندگان را به دفاع از آرمان های دینی - انسانی و وطن دوستی تشویق می نمایند . یکی از خصیصههای بارز موسیقی آذربایجانی بدیهه گویی و بدیهه نوازی است. این خصیصه به مجری آهنگ اجازه می دهد که نیروی فانتزی و قوه خیال خویش را درمقیاس وسیعی به کاراندازد و درعرصه پهناوری ؛ توسن خیال و تصور را به تاخت و تاز وادارد و با مهارتی خارقالعاده ضمن رعایت کامل اصول فنی موسیقی بی درنگ و فی البداهه به مایه موسیقی در حد امکانات تغییر شکل بدهد . بدیهه سرایی نه فقط در متن موسیقی آذری بلکه در نحوه ی اجرای آن نیز به طور گستردهای به کار می رود که حد و میزان بدیهه سرایی و تعداد لحظات و دفعات پرداختن به بدیهه با قدرت و تصمیمات هنرمندان مجری است. یکی از خصوصیات بدیهه سرایی آن است که چون هر بدیهه در نوع خود تک و تکرار ناشدنی است در نتیجه موجب پیدایش تازگی و حالات نوین درتغییرات ملودیک موسیقی می شود. مایه غم در همه قسمتهای موسیقی آذربایجان حتی رینگهای ریتمیک و شاد نفوذ کرده است و علت آن نیز به گفته «هابیل علیف» (استاد کمانچه و از هنرمندان برجسته آذربایجان) همان مظلومیتهای تاریخی این دیار است.
موسیقی عزا و مذهبی (اوخشاماها) نیز اغلب در قالب«بایاتی» سروده شدهاند که به آن ها"بایاتی ها" می گویند که زنان صاحب عزا آن ها را در مجالس سوگواری با آهنگ مخصوص می خوانند و حاضرین با شنیدن آن ها و گریه زاری تسکین مییابند .
موسیقی کار و تلاش روزانه (امک ماهینلاری) نیز غالبا بدون نواختن موزیک و گاهی اوقات در صورت ریتمیک بودن آن با دست زدن اطرافیان اجرا می شود. این نوع موسیقی اغلب در مراسم سمنوپزی اوایل بهار، قیمه درست کردن، خوابانیدن کودک در گهواره، مهمانی های عصرانه و شبانه، شخم زدن زمین و کوبیدن خرمن، هنگام بافتن فرش، گلیم و غیره اجرا می شود. مادران هنگام خوابانیدن نوزادانشان با نوای شیرین و لطیف مادرانه روی دستگاه های شور- دشتی و گاهی سه گاه، بایاتیی های مخصوص لالایی (لایلالار) را ترنم می کنند.
آهنگهای عروسی و رقصهای مربوطه (توی و دویون موسیقی سی) از شور و حال زیادی برخوردارهستند و تک آیاق، ایکی آیاق، سوبولاغی و دورد آیاق آهنگهای نسبتا آرام این رشته رقصها هستند که فامیل نیز می توانند در صورت نبودن افراد بیگانه در محفل خصوصی این رقصها را انجام دهند. پس از آن نوبت رقصهای تند مردانه مثل نرمه، بندی، شیخانی، یارگوزهل، و آهنگهای دیگر می رسد. درسراسر مناطق آذری نشین کم تر منطقه ای را می توان یافت که جشن ها و مراسم هایشان بدون موسیقی و رقص آذری انجام شود. شنیدن موسیقی آذری و اجرای عاشیق های آذربایجان یکی از مهم ترین و با ارزش ترین جاذبه های فرهنگی استان آذربایجان غربی به شمار می رود.
کردهای استان آذربایجان غربی نیز از موسیقی خاص خود برخوردار هستند. موسیقی جزو جدایی ناپذیر زندگی کردهای این استان به شمار می رود. موسیقی کردها از نوایی برمی خیزد که بر گرفته از شیوه زندگی و طبیعت منطقه است؛ ضمن آن که موسیقی در بین مردم این منطقه از پیشینه ای کهن برخوردار است. کمانچه، تنبک، دف، ساز و دهل از جمله ابزارهایی است که در نواختن موسیقی کردی از آن ها استفاده می شود. گورانی و هوره از جمله ترانه های محلی کردهاست که گورانی در اصطلاح کردی، به گورانی چرین مشهور است (یعنی ترانه خواندن) و شعری شاد است
که همراه با موسیقی شاد کردی اجرا می شود و اشعار آن برگرفته از مضامین عاشقانه، اجتماعی و حماسی است .