سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کار نیک را به جاى آرید و چیزى از آن را خرد مشمارید که خرد آن بزرگمقدار است و اندک آن بسیار ، و کسى از شما نگوید دیگرى در انجام کار نیک از من سزاوارتر است که به خدا سوگند ، بود که چنین شود ، چه نیک و بد را مردمانى است ، هر کدام را وانهادید اهل آن ، کار را به انجام خواهد رسانید . [نهج البلاغه]
آذربایجان غربی خاستگاه ادیان، مذاهب و اندیشه‌های مختلف

خبرگزاری فارس: منطقه شمال غرب ایران به ویژه آذربایجان غربی بنا به موقعیت سرزمینی، سابقه دیرینه تاریخی و قابلیت‌های زیستی ـ محیطی آن همیشه خاستگاه ادیان، مذاهب و اندیشه‌های مختلف بوده و در تضارب اندیشه‌ها، تعامل ادیان و مذاهب نقش محوری ایفا کرده است.

به گزارش خبرگزاری فارس از ارومیه، همزیستی قومیت‌های مختلف در آذربایجان غربی همچنین زندگی مسالمت‌آمیز مذاهب مختلف اعم از سنی، شیعی، آشوری، ارمنی و غیره نماد بارزی از جایگاه و ارزش‌های دیرینه تاریخی، اجتماعی و فرهنگی آن است و آثار و مکان‌های مختلف از کلیسا و دیر گرفته تا امامزاده و غیره همگی گویای تعامل فرهنگی و ادیان مختلف از سرزمین‌های دور و نزدیک در این پهنه است که همگی جزیی از تاریخ آذربایجان بوده و با شرایط کنونی آن پیوندی ناگسستنی دارد، بنابراین الزامات تعاملات فرهنگی و منطقه‌ای در عصر جهانی شدن، کالبدشکافی ابعاد نقش‌آفرین ساکنان این مرز و بوم در همزیستی مسالمت‌آمیز و نحوه تقابل، تعامل و بازپیدایی اندیشه‌های اقوام، ادیان و مذاهب و حفظ این آثار ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است، چراکه آثار به جای مانده از گذشتگان ریشه در فرهنگ و آداب و رسوم جوامع بشری دارند و از طریق آنها می‌توان علل ظهور یا سقوط یا پیشرفت و عدم پیشرفت علمی، فرهنگی و ... را دریافت.
* گذری از سرزمین کلیساهای آذربایجان غربی
مسافری که مسیر گردشگری آذربایجان غربی را طی می‌کند، علاوه بر زیبایی‌های طبیعی و فرهنگی و تاریخی استان‌ آذربایجان غربی می‌تواند با انواع کلیساهای موجود در این مسیر و همچنین سبک زندگی مسیحیان ایران آشنا شود، این مسیر به قرار زیر است: ارومیه، سلماس، خوی، چالدران و ...
ارومیه: کلیساهای ارومیه بیشتر شامل کلیساهای آشوری‌هاست، البته کلیسای مربوط به ارامنه (کلیسای قرهباغ) هم در نزدیکی این شهر دیده می‌شود. مهم‌ترین کلیساهای ارومیه، کلیسای حضرت مریم معروف به ننه مریم است.
این کلیسا در مرکز شهر ارومیه و در خیابان خیام قرار گرفته و بنای اولیه آن مربوط به قرن اول میلادی است و از آن به عنوان کهن‌ترین کلیسای ایران یاد می‌شود، برای مسافری که قصدش سفر در مسیر کلیساهاست، دیدار از نخستین کلیسای ایران، جذابیتی خاص دارد.
از دیگر کلیساهای شهرستان ارومیه (مربوط به آشوری‌ها) می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
کلیسای ماریوحنا در 24 کیلومتری شمال ارومیه و در داخل روستای آده واقع شده است که بنای موجود، در سال 1901 میلادی بر بقایای کلیسایی از دوران ایلخانی بنا شده است.
قابل ذکر است که کلیسای دیگری به نام کلیسای ماریوحنا در 40 کیلومتری شمال ارومیه بر بلندترین نقطه کوه و مشرف بر روستای گویلان ساخته شده است.
کلیسای ماردانیال متعلق به دوران ساسانیان در 25 کیلومتری شمال ارومیه و بر بالای یک تپه باستانی متعلق به هزاره اول قبل از میلاد بر ساحل رودخانه نازلوچای بنا شده است.
کلیسای مارصبر یشوع در 30 کیلومتری شمال ارومیه و در روستای موشی‌آباد بر ساحل دریاچه ارومیه واقع شده است.
کلیسای مارگیور کیس در 35 کیلومتری شمال ارومیه در روستای سپرغان قرار دارد در نزدیکی این کلیسا، کلیسای حضرت مریم و کلیسای حضرت سرکیس نیز قرار دارند.
همچنین کلیسای دیگری نیز به نام کلیسای مارگیور کیس در هشت کیلومتری شرق ارومیه و در روستای گلپاشین دیده می‌شود.
در 45 کیلومتری شمال ارومیه کلیسای مارت خنه در روستای جمال‌آباد واقع شده و متعلق به دوره ساسانیان است.
کلیسای پطروسوپولس در 10 کیلومتری جاده ارومیه ـ بندر گلمخانه واقع شده و قدمت آن به قرن هشتم میلادی می‌رسد که توسط مربختیشوع، از پزشکان معروف هارون‌الرشید، خلیفه عباسی، بنا شده است.
کلیسای مار سرکیس در پنج کیلومتری جنوب شهر ارومیه و در روستای کلیسا کندی قرار دارد.
کلیسای مارتوما در 30 کیلومتری غرب شهر ارومیه در روستای بالولان واقع شده و تاریخ آن مربوط به دوران ساسانیان است.
کلیسای حضرت مریم کلیسای دیگری است که در 32 کیلومتری غرب شهر ارومیه در روستای موانا قرار دارد.
کتیبه‌ای به خط آرامی، تاریخ بنای این کلیسا را به سال 1879 میلادی نسبت می‌دهد.
تنها کنیسه (کنیسه کلیمیان) استان آذربایجان غربی نیز در محله نجاران شهر ارومیه و در کنار بازار قدیمی واقع شده که دیدارش خالی از لطف نیست.
سلماس: در مسیر ارومیه به سلماس می‌توان از برخی از کلیساهایی که در شمال شهر ارومیه قرار دارند و نامشان را ذکر کردیم، دیدار کرد در 3 کیلومتری جنوب شهر سلماس و در داخل روستای هفتوان، کلیسایی به همین نام قرار دارد که این کلیسای ارامنه در زلزله سال 1930 میلادی خسارات سنگینی دید و پس از این تاریخ بازسازی شد.
کلیسای آشوری‌های سلماس به نام کلیسای مارگیور کیس در 6 کیلومتری غرب شهر و در روستای خسروآباد واقع شده و بنای اولیه آن مربوط به دوره ساسانیان است و برخی عقیده دارند که صلیب مقدس حضرت مسیح که توسط خسرو پرویز از اورشلیم آورده شده بود، در این کلیسا نگهداری می‌شد.
خوی: یکی از دلایل اهمیت شهر خوی برای کسانی که به این شهر سفر می‌کنند، وجود مقبره منسوب به شمس تبریزی و همچنین میل شمس است اما وجود کلیسای ارامنه سورپ سرکیس که در محله قدیمی شهر خوی، معروف به کهنه محله قرار دارد و قدمت آن به قرن 12 میلادی می‌رسد، برای مسافر مسیر سفر ما بسیار حایز اهمیت است.
سه کلیسای دیگر در خوی وجود دارند که همگی از کلیساهای ارامنه به شمار می‌روند، کلیسای فنایی مربوط به دوران صفویه است و در حومه شهر خوی قرار دارد.
کلیسای مهلذان در 10 کیلومتری جاده خوی ـ ایواوغلی در روستایی به نام مهلذان واقع شده است. مسافری که قصد دارد از خوی به سمت چالدران برود، می‌تواند از کلیسای قریس در 40 کیلومتری جاده خوی ـ فیرورق ـ چالدران، واقع شده در روستای قریس دیدار کند.
قره‌کلیسا: کلیسای تادئوس (طاطاووس) معروف به قره‌کلیسا در نزدیکی شهر چالدران از توابع استان آذربایجان غربی در روستایی به همین نام قرار گرفته و برخی منابع از آن به عنوان نخستین بنای مسیحی جهان یاد کرده‌اند به همین خاطر حضور و تجمع ارامنه در این محل برای انجام مناسک عبادی، با توجه به تقدس این محل و ارتباط آن به یکی از حواریون مسیح (طاطاووس) چهره ویژه‌ای به این مکان می‌دهد.
مراسم آیینی عبادی قره‌کلیسا که با توجه به سالگرد طاطاووس یکی از حواریون مسیح در این منطقه برگزار می‌شود از جمله مراسم اقلیت‌های مذهبی ارامنه است که از جهت‌های گوناگون دارای ویژگی‌های مختص به خود است.
زمان برگزاری این مراسم بر اساس تقویم شمسی ممکن است هر ساله از 25 تیر تا هفته نخست مرداد ماه متغیر باشد.
مراسم این ایام طی روزهای پنجشنبه، جمعه و شنبه به اجرا در می‌آید، با ذکر این نکته که زائران و مسافران از یک روز قبل برای حضور در مراسم و اتراق در چادرهایی که از سوی شورای خلیفه‌گری ارامنه برپا شده و یا چادرهای شخصی از دور و نزدیک خود را به محل می‌رسانند.
حضور در مراسم برای ارامنه اجباری نیست و هر کسی تمایل داشته باشد می‌تواند برای انجام فرایض دینی به صورت گروهی یا فردی در کلیسا حضور داشته باشد.

* معرفی برخی از امامزاده‌های آذربایجان غربی
امامزاده برکشلو: این مقبره مدفن امامزادگان محمد و ابراهیم از نوادگان امام موسی الکاظم (ع) است و در روستای برکشلو در 10 کیلومتری شرق شهرستان ارومیه قرار دارد.
امامزاده برکشلو از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین زیارتگاه‌های مردم استان محسوب می‌شود و بنای آن مربوط به دوره زندیه و اوایل قاجار است.
این مقبره به شکل مستطیل با یک گنبد مرکزی ـ مانند چهار طاقی‌های دوره ساسانی است و چهار جرز قوس‌دار دارد و به وسیله گوشواره‌هایی طاق آن به هشت ضلع تقسیم شده است.
در هر ضلع از مقبره یک ورودی با قوس جناقی دیده می‌شود و در طرفین آن پنجره‌هایی با قوس هلالی وجود دارد.
امامزاده سید بهلول (ع): مقبره سید بهلول در محله امامزاده در فاصله 3 کیلومتری مرکزی شهر خوی قرار دارد و مدفن یکی از نوادگان امام علی‌النقی (ع) است.
در سنگ قبر مزار آن آمده است: یا مونس الوحید هذا المرقد المرحوم السعید بهلول طیب الله مثواه فی ... متأسفانه بقیه مطالب و تاریخ روی سنگ از بین رفته و خوانده نمی‌شود.
در فروردین ماه سال 1376 شمسی در حیاط مجاور این امامزاده، سنگ مزاری از جنس مرمر کرم رنگ از زیر خاک به دست آمد و این عبارت روی آن نوشته شده بود: المرحوم المغفور سلاله السادات العظام آقا سید میر جلال ابن آقا علی النقی ابن سید محمد ابن سید علی سنه 327 ساختمان این امامزاده شامل صحن، شبستان و حسینه است.
امامزاده دارای تزیینات داخلی زیبا، گچبری، کاشی‌کاری، آینه‌کاری‌های متعدد و گلدسته زیبایی است.
اخیراً نیز به همت یکی از خیران، درهای زیبای آن با آیات قرآن کریم، طلاکاری و منبت‌کاری مزین شده است.
امامزاده آقا میرهادی (ع): در شمال شرق امامزاده سید بهلول خوی، آرامگاهی کوچک ولی مجلل با دو مناره و گنبدی کوچک و آجرهای زیبا و آیینه‌کاری قرار دارد.
این امامزاده مربوط به سید جلیل‌القدر آقا میرهادی و زیارتگاه عامه مردم است که این بنا بازسازی شده و ساختمان جدیدی روی مقبره قدیمی ساخته شده است.
همچنین دری مطلا (زراندود) و کنده‌کاری شده و مزین به آیات قرآن مجید در ورودی این آرامگاه نصب شده است.
امامزاده سید یعقوب (ع): مقبره امامزاده آقا سید یعقوب در خیابان طالقانی شهرستان خوی قرار دارد.
وی در سال 1354 هـ.ق فوت می‌کند و دوستاندارنش جنازه وی را در منزل مسکونیش در کوچه بیک دفن می‌کنند و گنبد و بارگاهی روی آن می‌سازند.
به تدریج صحن، حجرات رواق و ضریحی نیز به این بنا افزوده شد و بنای مقبره بعد از راهرو به چهار قسمت تقسیم می‌شود و یک قسمت محل اسکان زائران است.
در سمت شمال مقبره، مسجد شیخ واقع است و با یک پنجره زیبای ارسی از مقبره جدا می‌شود. در سال‌های اخیر چند تن دیگر از این خاندان از جمله میریعقوب دوم و مرحوم آیت الله علوی در جوار این مزار به خاک سپرده شدند از تزئینات مقبره می‌توان به آیینه‌کاری دو گنبد و بالای ضریح اشاره کرد که بنای مقبره احتمالاً به دوره صفویه تعلق دارد.
امامزاده تازه شهر: این امامزاده در 5 کیلومتری شهر سلماس قرار دارد و مدفن چهار تن از فرزندان حضرت علی النقی (ع) به اسامی اسحق بن محمود، ابراهیم بن محمد، محمود بن عمر و جعفربن محمد و زیارتگاه عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت است.
این امامزاده از سده‌های گذشته زیارتگاه مردم تازه‌شهر و سلماس بود و پس از زلزله سال 1309 ش دوباره بازسازی شد.
* معرفی مساجد استان آذربایجان غربی
مسجد مطلب‌خان: این مسجد باستانی در مرکز شهر خوی در خیابان طالقانی و به فاصله 30 متری از بازار قدیمی آن قرار دارد با توجه به شواهد معماری، ساختمان اولیه مسجد منسوب به دوره ایلخانی است و بعدها به سبب سوانح طبیعی و یا دلایل دیگر تخریب و احتمالاً در دوره قاجاریه مجدداً بنای کنونی روی آن ساخته شده است.
این بنای عظیم از یک شبستان بزرگ و روباز با نقشه مربع شکل که دور آن حجرات دو طبقه و شاه‌نشین‌های رفیع و ایوانی عظیم که در حال حاضر سقف پوششی آن فرو ریخته تشکیل شده است و صحن بزرگی نیز دارد.
جبهه بیرونی و درونی مسجد بدون هرگونه تزئینات است، فقط قسمت فوقانی شاه‌نشین بالای محراب و ورودی شبستان با مقرنس‌های درشت گچی تزئین شده است.
قسمت‌های داخلی ایوان و طرفین ورودی آن با پس و پیش آوردن آجرها، شکل خاصی گرفته است. این بنا یکی از آثار و ابینه با ارزش استان آذربایجان غربی است و در نوع خود در سطح کشور بی‌نظیر است.
مسجد ملاحسن: مسجد ملاحسن در ضلع جنوبی خیابان انقلاب خوی و تقریباً روبه‌روی مسجد قدیمی سیدالشهداء قرار دارد.
این بنا قدیمی‌تر از بنای مسجد سیدالشهدا است که مدارک موجود نشان می‌دهد این مسجد در سال 1216 هـ.ق توسط حاجی آقا حسنی فرزند ملاحسن امام جمعه خوی و در زمان قاجاریه ساخته شده است.
ورودی اصلی مسجد بدون حیاط است و یا یک هشتی به تالار شبستان که به شکل هشت ضلعی است و سه فرش‌انداز و دو ردیف ستون سنگی تراش‌دار دارد، ختم می‌شود.
در ضلع شرقی ورودی مسجد مناره آجری نسبتاً عریضی قرار گرفته و بدنه آن دارای اتاق‌های پنجره‌دار است.
ورودی دیگر مسجد در بازار قدیمی شهر قرار دارد و تزئینات آجری گنبدهای پوششی این مسجد بسیار زیبا و متنوع است.
در آجرچینی کاسه گنبد طرح‌هایی چون اشکال لوزی، دایره و گل‌های 18 پر به کار رفته است و هشتی ورودی نیز طاق نماهای رسمی بندکشی شده و گنبد آجری دارد.
مسجد تا ارتفاع حدود 80 سانتی‌متر با سنگ و بقیه با آجر ساخته شده است و ستون‌ها نیز سنگی است و چفت و بست آنها به خوبی انجام گرفته است.
محراب مسجد داخل طاق‌های آجری و گودی قرار دارد و دارای حاشیه کاشیکاری جدید است.
از دیگر نکات جالب این مسجد، وجود نورگیرهایی است که در اطراف دهانه گنبدهای ضلع شمالی شبستان دیده می‌شود و اطراف هر گنبد سه نور گیر تعبیه شده است.
مسجد جامع مهاباد: مسجد جامع مهاباد در خیابان حافظ این شهرستان قرار دارد این مسجد در گذشته در بافت قدیمی شهر قرار داشت در حال حاضر این بافت تغییرات عمدهای یافته است.
این مسجد جامع که به مسجد سرخ نیز معروف است، به دستور بداق السلطان حاکم مهاباد ساخته شد و در زمان شاه سلیمان صفوی تکمیل شد.
همچنین مدرسه‌ای به منظور تحصیل طلاب علوم دینی نیز در ضلع شرقی آن تأسیس شد.
این مسجد قدیمی‌ترین مسجد مهاباد است و از نظر توازن در طرح با 18 گنبد خشتی و شبستانی با 18 ستون سنگی و حجره‌های پیرامون آن از زیباترین بناهای تاریخی استان به شمار می‌رود.
معرفی مسجد سردار (ساعتلو): مسجد سردار در خیابان امام و در امتداد راسته غلام‌خان ارومیه قرار دارد.
این مسجد در دوره قاجار توسط عبدالصمدخان پدرآقاخان «جد اعظم عظیم السطنه سردار» ساخته شد.
وی در سال 1330 هـ.ق ساعت بزرگی را بالای ورودی آن نصب می‌کند، به همین خاطر به این مسجد، مسجد ساعتلو نیز می‌گویند.
این مسجد از دو قسمت مجزا تشکیل شده است که قسمت اصلی و مهم مسجد را شبستان بزرگ آن تشکیل می‌دهد.
شبستان دارای طراحی مستطیل شکل به طول 12 و به عرض 18 متر است، گنبد این شبستان روی 12 ستون سنگی هشت ضلعی قرار دارد.
سرستون‌های آن به شیوه مقرنس تراش داده شده و زیبایی خاصی به این مسجد بخشیده است که انتهای شبستان بزرگ، شبستان کوچک قرار دارد که با یک ورودی به داخل شبستان اصلی راه دارد.
ابعاد طول و عرض آن 10 در 12 متر است و از نظر شکل همانند شبستان بزرگ ولی ساده و بدون تزیین است.
تمام مصالح به کار رفته در بنا از دیوارهای طرفین تا قسمت‌های طاق و پوشش سقف همه از آجرهایی به ابعاد20×22×5 سانتی متراست و با ملاط گچ و خاک شکل گرفته است.
در انتهای شبستان بزرگ (قسمت غربی) که متصل به شبستان کوچک است، با تخته‌کوبی حدود یک فرش‌انداز را به صورت بالکن چوبی برای استفاده بانوان در آورده‌اند.
از دیگر تزئینات مسجد می‌توان به کاشی‌های هفت رنگ با نقوش گل و بته به رنگ‌های زرد، صورتی، آبی، سبز و سفید اشاره کرد.
محراب زیبای مسجد در داخل یکی از طاق نماهای ضلع جنوب شبستان قرار دارد.
این محراب با کاشی‌های هفت رنگ به زمینه زرد با نقوش گل و بته به رنگ‌های آبی، صورتی، سفید و قهوه‌ای آرایش شده و آیه الکرسی در داخل یکی از حاشیه‌های دور محراب دیده می‌شود.
تاریخ مرمت این مسجد به تاریخ 1330 هـ . ق در گوشه محراب آمده است.
در بالای قوس محراب در یک کادر مربع مستطیل اسامی الله، محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین نوشته شده است.
مسجد مناره: مسجد مناره با فاصله کمی از مسجد سردار در ضلع شمالی خیابان امام و در محله امیر نظامی شهر ارومیه قرار دارد.
این مسجد بنایی است با منارهای بلند و در دوره قاجار توسط دو تن به نام حاج علی یارخان و حاج یدالله خان امیر نظمی افشار ساخته شده است.
مناره مسجد در گوشه جنوب شرقی آن قرار دارد و کاربرد آجر در آن از نظم و دقت بسیاری برخوردار است و پوشش سقف و ستون‌های تالار اصلی از چوب است.
دیوارهای جانبی با آجرکاری منظم، به خوبی بندکشی شده‌اند و در حد فاصل بندهای مناره مسجد آجرهای لعابدار مربع شکل کوچک به صورت مارپیچ به کار رفته است و قسمت فوقانی مناره که با کاشی‌های هفت رنگ حاشیه‌سازی شده، حکایت از ذوق سازندگان بنا دارد.
مسجد جامع بوکان: این مسجد در بخش مرکزی و قدیمی شهرستان بوکان و در کنار تپه قدیمی مشهور به تپه قلعه سردار قرار دارد.
این مسجد 16 گنبدی با طول و عرض 30×25 متر روی 9 ستون احداث شده است.
شش ستون اولیه آن از سنگ‌های آهکی تراشدار است و معمار این مسجد مرحوم علی اصفهانی از معماران ماهر و چیره دست آن زمان است.
مسجد حمامیان: این مسجد در کنار قریه حمامیان در شهرستان بوکان قرار دارد.
بقایای مدرسه قدیمی حمامیان و وضوخانه آن همچنان سالم به جای مانده است.
این مسجد با نقشه مربع شکل و به صورت تک گنبدی با مصالح سنگ لاشه‌ای و آجر چهارگوش در بدنه و گنبد پوششی به صورت دو لایه بنا شده است.
بعد از احداث بنای مسجد، مدرسه‌ای در جوار آن ساخته شد و در فاصله 30 متری آن نیز وضوخانه‌ای در ضلع شمال غربی مسجد احداث شد.
مؤسس این مسجد مرحوم محمود آقایی ایلخانی‌زاده و معمار آن مرحوم معمارباشی مراغه‌ای است.
قائم مقام سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجان غربی تعداد کل کلیساهای موجود در استان را 200 کلیسا اعلام می‌کند و می‌گوید: از این تعداد 31 کلیسا به ثبت رسیده است.
اسدالله علیزاده در گفتگو با خبرنگار فارس در ارومیه می‌افزاید: برای مرمت و بازسازی کلیساهای آذربایجان غربی در سال جاری 150 میلیون تومان اعتبار اختصاص یافته است.
وی با بیان اینکه 19 مسجد و 16 بقاع متبرکه شامل امامزاده‌ها و مقابر مربوط به مفاخر مذهبی و علمی به ثبت ملی رسیده است، اظهار می‌دارد: در زمینه مرمت و بازسازی مساجد استان امسال 405 میلیون تومان و مرمت امامزاده سیدتاج‌الدین خوی 50 میلیون تومان اعتبار اختصاص یافته است.
انتهای پیام/ح10



کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط حسن 88/11/8:: 4:3 عصر     |     () نظر

 

مهمترین شـعـار زرتـشت : پندار نیک، گفـتار نیـک، کردار نـیـک

 

ظهور زرتشت

در فضائی که کاهنان، ساحران، آتشبانان بی شمار به بهانه وساطت صدها خدا و خدای نما مردم ساده را گوسفندوار به کنار قربانگاهها، معابد و آتشگاه ها میکشیدند و با اوراد و آداب و اعمال اسرار گونه به جلب توجه قدرتهای ساختگی مافوق بشری تظاهر می نمودند؛ در محیطی که انسانها با وحشت و هراس به هر پدیده طبیعی مینگریستند و در هر گوشه ای به انتظار برخورد با موجودات عجیب و مافوق الطبیعه بودند. در دورانی که بشر خود را اسیر نیروهای خارق العاده و رام نشدنی میدانست و امیدوار بود سرنوشت خویش را با شرک و بت پرستی، نیایش مردگان و هراس از زندگانی که با خرافات و شعائر و آداب بدوی آمیخته شده بود تحول بخشد. ابرمردی ظهور کرد که پیام نافذ یگانه توحیدش و صدای پر طنین حق پرستیش مرزهای زمان و مکان را در هم ریخت و از لابلای قرون و اعصار تاریخ جهل را در نوردید و به فضاها و مکانهای دور پراکند.

او مبشر سرور و صفا و راستی و محبت بود و مبلغ اراده و اختیار و کار و فعالیت. او بر آن شد که سرنوشت بشر را از کف اختیار خدایان و کاهنان، رمالان و سرداران و سردمداران بدر آورد و در دستهای پر توان و سازنده انسانهای راست پندار و راست کرداری که جز در مقابل حق سر فرود نیاورند قراردهد. و همین امر موجب اشاعه سریع اندیشه های او و سربلندی ایرانیان آگاه گردید. سرودهای مذهبی که از اعصار بسیار کهن بنام (گاثاها) بر جای مانده است بخشی از پیام های زرتشت است که با رسالتش انقلاب فکری عظیمی را در اندیشه بشری پایه گذاری کرد. این اندیشه والا هر چند ابتدا به ظاهر پیروان بسیار نیافت ولی در بسیاری از مکاتب فکری و مذهبهای دورانهای بعد اثر خود را بجای گذاشت.

آریاها احساسات و عواطف و معتقدات خود را بیشتر در لباس شعر و سرود نمایان می ساختند و گفتار منظوم از هنرهای جالب توجه آنان بشمار میرفت. به ویژه میتولوژی و اسطوره های مذهبی و فولکلوریک خویش را به صورت حماسه و شعر میسرودند که حفظ کردن و انتقال آنها نیز بسیار آسانتر صورت میگرفت. سرودهای ریگ ودای آریاهای هند از کهن ترین نمونه های این اسطوره ها و معتقدات مذهبی منظوم است. سرودهای زرتشت و سرانجام سروده های نغز و دلکش گویندگان قدیم پارسی را که در ادبیات جهان بی نظیر است میتوان نشانه های جوان تری از این هنر آریایی دانست.

گاث یا به زبان اوستای قدیم "گاثا" به معنی سرود است و در زبان سانسکریت یا زبان آریائیان هند، نیز همین مفهوم را دارد. در پهلوی یا زبان ایرانیان دوران ساسانی نیز "گاث" به معنی سرود بوده است. نام حقیقی زرتشت به آنگونه که در گاثاها آمده «زرتوشتره اسپیتامه» است. یونانیان، زرتشت را "زرو آستر" می نامیدند و معتقد بودند که این نام را کلمه آستر یا استر (ایستار) به معنی ستاره مشتق شده و مفهوم آن ستاره شناس بوده است.

پروفسور گیگر خاورشناس مشهور آلمانی معتقد است که برخی از یونانیها نام او را ترکیبی از کلمات زئیرا به معنی نیاز و استر (استار) به معنی ستاره میدانستند که رویهم مفهوم آنکه به ستاره نیاز می برد (یا مدد میگیرد که همان محاسبات نجومی است) داشته است. بهمین جهت گاهی هم زرتشت را استروتوتم یا فرمانروای ستارگان (که همان عالم آگاه بر ستارگان باشد) می نامیدند.

رستاخیز زرتشت و تعلیمات وی

آئین اوستا خود به خود بوجود نیامده بلکه دارای مؤسس است که از آن طریق مندرجات اوستا را با کیش قدیم آریایی و آئین شرک ایران مقایسه می کنند و تحولی را نمایان می بینند که تحقق پذیرفته و دین جدید در آنزمان تأسیس  شده است. از طرفی زرتشت در گاتها از خویشتن چون انسانی ساده سخن می گوید، نه چون یک وجود افسانه ای. از خداوند متعال (اهورامزدا) به او وحی شده است که آئین خود را به هم میهنانش و همچنین خانواده ای که در زندگانی او سهم عمده داشته اند و در تبلیغات کمک کرده اند اعلام دارد، با این ترتیب مطالعه منشاء و مبدأ دین زرتشت به طریق قانع کننده ای مشکل و شاید غیر ممکن می باشد، زیرا مهمترین مدرکی که درباره این دین بدست ما رسیده است کتاب آسمانی همان دین می باشد که به نام (اوستا) موسوم و حقیقت امر این که کتاب اوستا هشتصد سال بعد از زرتشت پیامبر این دین نوشته شده است، این کتاب شامل سه بخش و از مبادی مختلف میباشد.

گاتها که قدیمی ترین قسمت های اوستا و شامل سرودها است در زمان هخامنشیان تدوین یافته و قسمتهای دیگر اوستا در زمانهای بعدی درست شده است، در زمان ساسانیان همه قسمت اوستا را جمع آوری کردند و هم در این دوره بود که اوستا (تمام کتاب اوستا) تدوین یافت و این خود در دوراه ای بود که آئین زرتشت دین رسمی و انحصاری سراسر ایران زمین شده بود. زرتشت در کتاب مقدس اوستا (زاراتوشترا) خوانده شده است.

مطابق آنچه که از اوستا معلوم میشود، زرتشت در «مدی» بدنیا آمده و از میان طایفه ای از مغ ها برخاسته است و این طبقه و طایفه در حقیقت از مردم عاقل و اهل نظر و فیلسوف و دانشمند ملت ایران بود. وقتی زرتشت به سن 20 رسید از دامهائی که افسونگران و جادوگران و احضار کنندگان ارواح برای او درست کرده بودند گریخت و از دنیا کناره گیری کرد و این عمل برای این بود که خود را آماده اجرای فرمان آسمانی که به او وحی شده بود نماید.

در سی سالگی به الهامات و وحی های آسمانی رسید که در آنها امشاسپند و (هومانو) که به معنی پندار نیک است بنظر او آمد؛ و او را به آسمانها برد و به خدا نزدیک کرد. زرتشت دستورات خدائی را گرفت، به فواصل ده سال شش بار دیگر این الهامات به او دست داد، در چهل سالگی رسماً برای تبلیغ دین جدید به مبارزه و پیکار پرداخت. بیش از دو سال از ظهور او نگذشته بود که توانست با تبلیغ مؤثر پادشاه عصر یعنی (ویشتاسب) را بدین خود برگرداند و به پشتیبانی همین پادشاه بود که زرتشت توانست همه ایران را به آئین زرتشتی آشنا کند و بدون ترس در همه جا دین خود را رواج دهد؛ زیرا دیگر نه از مجازات می ترسید و نه مانعی برای کار او وجود داشت، آنوقت گروه گروه مردم به دین او در می آمدند و همه ایران از آن آگاهی داشتند. بیش از سی و پنج سال زرتشت به پشتیبانی و اجرای مراسم دین خود پرداخت و این بدون شک به کمک و پشتیبانی سلسله هخامنشی بود. وی در سن هفتاد و هفت در جنگی مقدس که علیه یورش قبیله (هیاوآ) می کرد زندگی را بدرود گفت؛ و یا بقولی با هفتاد تن از پیروانش در پرستشگاه بلخ حین نیایش و ستایش اهورامزدا بدست "براتور" نام تورانی به شهادت رسید. برخی از محققان نوشته اند که در دوران باستان چند نفر به نام زرتشت آمده اند که مروج عقاید زرتشت نخستین بوده اند؛ از جمله فریدون را زرتشت ثانی و جاماسب را زرتشت سوم دانسته اند که در زمان ویشتاسب پدر داریوش ظهور کرده است.

زرتشت به دو عالم معتقد است: یکی روحانی یا « مینو » و یکی جسمانی یا « گیتی » و آنچه در عالم است به دو قسم تقسیم می کند؛ تقدیر یا « بخشش » و فعل یا « کنش » و حرکات افعال انسان را سه قسم می کند؛ اعتقاد یا « منش »، گفتار یا « گویش »، رفتار یا « کنش »، و وقتی انسان به مرتبه سعادت عالی رسیده و، به یزدان نزدیک شده و اهل بهشت است که هر سه چیزش اصلاح و دارای: اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک شده باشد. زرتشت می گوید، بنای آفرینش عالم بر اضداد است و این خاکدان میدان مبارزه نیکی و بدی یا جنود یزدان و اهرمن، و کائنات مابین گیر و دار این قوا واقعند و سعادت بشر بستگی به پیروی این دو چیز متضاد است و بهشت جاویدان منزل پیروان یزدان و صاحبان نیت و گفتار و کردار نیک است و دوزخ اتباع پلیدان و ارواح اهرمنی.

اعتقاد به ظهور آخرین منجی

به موجب مقررات آئین زرتشت هر هزار سال از دختری باکره از نطفه زرتشت نجات دهنده ای نمایان می شود، در هزاره سوم یعنی آخرین دوره (سوشیانت) ظهور می کند، مردگان زنده می شوند؛ حوادث آسمانی موجب ذوب شدن فلزات در دل کوهها می گردد؛ فلز ذوب شده برای مؤمنین شیر سرد و برای دشمنان دین، دردناک است، مردم بدکار و شیاطین نابود می شوند، نیکوکاران به آب زندگی جاوید میرسند. طبق مدرکی سوشیانت و بنا بر سند دیگر شخص زرتشت خودش آئین مزدا را تکریم و تقدیس می کند؛ خرای از جهان میرود و خوشی و شادی برقرار میگردد. کرگ لینگر مینویسد: در دین زرتشت مفهوم بزرگی وجود دارد که نه در آئین مصریان قدیم دیده می شود و نه در اندیشه های بسیار عمیق هندو، آن این است که جهان دارای تاریخ است و از قانون تحول پیروی می کند، وضع فعلی جهان را به مرحله نهائی رهبری می کند، همه نیروها در کار خود باید به آن راه بروند، در نظر زرتشت دنیا از برنامه استمرار تاریخ پیروی می کند و میدان جنگ است، مبارزه ای پر شور، نیروها را مقابل یکدیگر قرار داده است و این امر واجب است و نتیجه آن تکامل مردم با تقوی و بهره مندی از زندگی جاویدان است.

جایگاه برزخ

طبق آئین زرتشت بین بهشت و دوزخ جائی است که برزخ نامیده می شود، و این محل جای کسانی است که اعمال نیک و گناهان آنها یکسان است، این دسته در برزخ تا روز واپسین خواهند بود و آنگاه که همه مردگان زنده شدند آنها نیز بیرون خواهند آمد، زیرا دیگر صاف و پاک شده اند و به مقر سعادتمندان خواهند رفت.

تأثیر آئین زرتشت در یهودیان و دین مسیح

بطوریکه بیشتر محققان معتقدند با بررسی دقیق می توان نفوذ آئین مزدا را در ادیان دیگر نمایان دید.

فتح بابل بدست کوروش کبیر موجب شد، میان ایرانیان و یهودیان رابطه برقرار گردد و به آنان اجازه داده شود که به کشور خویش بازگردند؛ در نتیجه، بسیاری از اصول آئین مزدا در میان یهودیان رواج یافت و سپس در معتقدات مسیحی نفوذ کرد، مکتب ثنوی، شیطان را در برابر خدا قرار میدهد؛ عقیده به فرشتگان و زندگی جاویدان و معاد از اصول مزدیستا است که در ادیان مذکور دیده می شود.

----------------------------------------------------------------------------------

پـیـر سبـز

هر ساله از 24 تا 28 خرداد ماه ( 13 تا 17 ژوئن ) آیین مذهبی " ستی پیر " یا " مه ستی و پیر سبز " برگزار میشود. در این چارچوب پیروان این کیش ابتدا با حضور در زیارتگاه " ستی پیر " واقع در " قلعه اسدان " یزد آیینی خاص را به جای می آورند و سپس برای اجرای آیین ویژه راهی زیارتگاه " چک چک " می شوند.

هزاران زرتشتی ایرانی در این مراسم مذهبی شرکت می کنند. در این جمع عدهً زیادی از زرتشتیان سایر کشورهای جهان نیز حضور می یابند.

پیروان کیش زرتشت برای شرکت در این آیین لباسهایی با رنگ روشن بر تن می کنند و قبل از رفتن به " پیر سبز" در حالی که مقداری میوه، اسپند و مواد غذایی به همراه دارند با پوشاندن موی سرشان به " ستی پیر " می روند.

در داخل " ستی پیر " عکسهایی از " اشو زرتشت " نصب شده و بر سر در بنا شعار " گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک " دیده می شود.

" ستی پیر " به مدت پنج روز باز است و زرتشتیان پس از به جای آوردن آیین ویژه خود، راهی " پیر سبز یا چک چک" می شوند.

" پیر سبز یا نیک بانو " از مهمترین زیارتگاه های زرتشتیان جهان است که در فاصله 63 کیلومتری شمال شرقی شهر یزد در منطقه ای کوهستانی به نام " چک چک " واقع شده است.

در داخل یکی از اتاق های " پیر سبز " چاهی به عمق بیش از 50 متر وجود دارد که زرتشتیان با نیت برآورده شدن حاجتشان، نخی را بر دور طناب این چاه گره می زنند.

" پیر سبز " یا " چک چک " در یک سراشیبی تند و در دره عمیقی در بخش " خرانق اردکان " قرار دارد و از معروفترین معابد زرتشتیان می باشد.

گفته می شود نام " چک چک " یا " چک چکو " از صدای قطره های آبی گرفته شده که از صخره ای می چکد و به درون یک منبع ذخیره هدایت می شود.

در قسمت دیگر معبد درخت کهنسالی وجود دارد که به اعتقاد زرتشتیان این درخت عصای " نیک بانو " دختر یزد گرد آخرین پادشاه ساسانیان است که پس از فرورفتن در زمین به درخت بزرگی تبدیل شده است. زرتشتیان در این محل، در شبانه روز پنج نوبت رو به روشنایی نماز می خوانند و با " اهورامزدا " راز و نیاز می کنند.

معبد " پیر سبز " امکانات رفاهی مانند برق، آب آشامیدنی و تعدادی اتاق دارد که برای استراحت ساخته شده و زرتشتیان به آنها " خیله " می گویند به اعتقاد زرتشتیان " اشو زرتشت " در 3600 سال قبل از میلاد مسیح در تخت سلیمان آذربایجان از مادری به نام " دغدو " متولد شد و نام پدرش " پوروشسب " بود.

زرتشتیان بر این باورند که وی در سن 30 سالگی برای دعوت مردم به راستی از طرف " اهورامزدا " به پیامبری انتخاب شد و در 77 سالگی در محل آتشکده شهر بلخ با جمعی از پیروانش در حال نیایش بود که به دست شخصی به نام " توربراتور " به قتل رسید.

حدود 5000 نفر از جمعیت 30 هزار نفری زرتشتیان ایران، در شهرهای یزد، تفت و اردکان زندگی می کنند.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط حسن 88/11/8:: 4:1 عصر     |     () نظر

<      1   2   3      >